سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عشق

عشق چیست ؟

به کوه گفتم عشق چیست؟        لرزید.

  به ابر گفتم عشق چیست؟        بارید.
 
به باد گفتم عشق چیست؟         وزید.
 
به پروانه گفتم عشق چیست؟     نالید.
 
به گل گفتم عشق چیست؟       پرپر شد.
 
و به انسان گفتم عشق چیست؟
 
 اشک از دیدگانش جاری شد و گفت؟     دیوانگیست!!!
 

 


[ چهارشنبه 93/2/17 ] [ 4:27 عصر ] [ علی زنگنه ] [ نظرات () ]

//



دیشب با خدا دعوایم شد؛ با هم قهر کردیم …

فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.

رفتم گوشه ای نشستم.

چند قطره اشک ریختم و خوابم برد.

صبح که بیدار شدم، مادرم گفت:

" نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد."…


[ چهارشنبه 93/2/17 ] [ 4:26 عصر ] [ علی زنگنه ] [ نظرات () ]

//



دیشب با خدا دعوایم شد؛ با هم قهر کردیم …

فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.

رفتم گوشه ای نشستم.

چند قطره اشک ریختم و خوابم برد.

صبح که بیدار شدم، مادرم گفت:

" نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد."…


[ چهارشنبه 93/2/17 ] [ 4:24 عصر ] [ علی زنگنه ] [ نظرات () ]

یه حقیقت ..

 


همیشه فکر میکردم اینکه بی دریغ به کسی محبت کنی
هواشو داشته باشی
به یادش باشی
باهاش صادق باشی
بهش آرامش بدی
دوستش داشته باشی
میتونی اون آدم رو برای همیشه تو زندگیت داشته باشی
چیزی نگذشت که
فهمیدم زهی خیال باطل
اگر قرار باشه کسی برای همیشه بمونه
باید تشنه نگهش داشت
تشنه محبت و دوست داشتن
و اگه سیر بشه میره
تازه فهمیدم چقدر آدما بی لیاقت هستن
کسی که باید ازش دریغ بشه تا همیشگی بشه
موندنش هیچ ارزشی نداره!!

 



[ چهارشنبه 93/2/17 ] [ 3:55 عصر ] [ علی زنگنه ] [ نظرات () ]

//


توی زندگی عاشق شدن، نه برنامه ریزی شدست و نه با دلیل اتفاق میفته

اما وقتی که عشق حقیقی باشه تبدیل میشه به برنامه ی زندگیتون و دلیل زنده بودنتون

مثله"تو"

که عشقت شده برنامه ی زندگیم

وخودت دلیله زندگیم...

 

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ،


 رویایم را میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم ،


 رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای منی….




[ چهارشنبه 93/2/17 ] [ 3:49 عصر ] [ علی زنگنه ] [ نظرات () ]