دکلمه ی دلم
...غم های دلم را برایت می گویم
دکلمه ی دلم
به "جهنمت" نیازی نیست!
ما ادمها بهتر همدیگر
را میسوزانـــــــــــــیم
آرام بگیــــــر دلــــــم ...
تنـــگ نشـــو برایــــــش ...
مگـــر نشنیـــدی جملـــه ی آخـــرش را ...!
" چیــــــزی بِینمــــــان نبــــــوده "
---------------------------------------------------
کسی که سیـــــگار می کشه...
از یه درد بـــزرگ رنج میـــبره...
از ســــرطان نترسونش...!
رفتن تو...
پایان من نیست...
آغازبی لیاقتی توست...
----------------------------------------
خواستے دیگـــه نباشے ،
آفرین … چــــه با اراده !
لعنَت به دبستانـے که تو از درسهاش ،
فقط تصمیــم کبــر ے رو آموختـــے …
-----------------------------------------
دوســم داشــت؛
مثل اون آهنگ هاى خارجــى اى
که همیشه گـــوش میداد
ولـى هیچـى ازش نمى فهمید ... !
هر چه داشتم برایش رو کردم ... باید کمک کنی ، کمرم را شکسته اند بالم نمی دهند ، پرم را شکسته اند نه راه پیش مانده برایم نه راه پس پل های امن ِ پشت سرم را شکسته اند هم ریشه های پیر مرا خشک کرده اند هم شاخه های تازه ترم را شکسته اند حتی مرا نشان خودم هم نمی دهند آیینه های دور و برم را شکسته اند گل های قاصدک خبرم را نمی برند پای همیشه ی سفرم را شکسته اند حالا تو نیستی و دهان های هرزه گو با سنگ ِ حرف ِ مُفت ، سرم را شکسته اند ********************************************** تنها بودن قدرت میخواد و این قدرت را کسی به من داد که روزی میگفت: تنهایت نمیگذارم.... *********************************************** هر چقدر هم منتظر باشی ----------------------------------------------------------------------------- غربت من هرچی که هست از با تو بودن بهتره میفهمی؟؟؟... --------------------------------------------------------------------------------------------------------- شغال ها وکفتارها توبه کردند ... ---------------------------------------------------------------------------------------------------------
*********************************************************** به سلامتی خودمون که: *********************************************************** نفرین ابد بر تو ، که از پیکر عمرم ************************************************************ شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم ************************************************************ از زندگانیم گله دارد جوانیم گوش زمین به ناله ى من نیست آشنا گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند به دلم افتاده امشب که به یاد من نشستی پلک تو سنگین خوابه اما چشماتو نبستی به دلم افتاده امشب که دلت هوامو کرده میون خاطره هامون داره دنبالم میگرده همه خاطره ها رو دوره کن مثل من امشب تو به خواب منه تنها نازنین سر بزن امشب شبا هر شب یه دل سیر خالی از بغض تو میشم عکستو بغل میگیرم آخ که جات خالی پیشم دست من نیست اگه دستم همش از تو مینویسه اگه دلتنگم و چشمم هر شب از یاد تو خیسه *******************************************************
آدمک زندگی سرده مگه نیست؟ دل عاشق پره درده مگه نیست؟ آدمک دلها محبت ندارن آدما پا رو محبت میذارن آدمک دریای درده دل من گل پژمرده و زرده دل من آدمک دست و پاهات چوبی و خشکن میدونم رو سینه ات جای دلو خالی گذاشتن میدونم هیچ کسی غصه ی قلبت رو نخورده دل آدما آخه تو سینه مرده آدمک بیا بریم شهر خدا پیش اون شکوه کنیم از آدما *************************************************
گریه کن ای آسمان او با من بیگانه شد آشیان قلب من ناگهان ویرانه شد رفت و رنگ غم گرفت عشق من رویای من خنده ام چون گریه شد ناله شد آوای من ای دریغ آن بی محبت از غم من بی خبر بود قلب پاک و کوچک او تشنه ی عشق دگر بود بعد از او دیگر دل من در غمش ماتم گرفته آسمان این قلبم را غم گرفته غم گرفته
اما لعنتی اسیـر نشد !!!
سیـــــــــــــر شد ...
********************************************
وقتی آمدنی نباشید
انتظار معنا ندارد
چــــــــــــون "نمی آیــد"
?شخورها دیگه ?شخوری نمیکنن...
اما امــــــــــان از این آهـــــــــــوهای تازه به دوران رســــیده ...
پرکن جامم ای ساقی ندارم راه نجاتی
پرکن جامم ای ساقی به یادم یارومیاری
پرکن جامم ای ساقی یه ذره کم نذاری
پرکن پرکن پرکن پرکن پــــــــــــرکن ساقی
خنجر نا رفیقی و بی مرامی و آدم فروشیو خیانت رو زدن تو قلبمون
ولی ما باز هم میزنیم به سلامتیشون...... !!!!!!!!!
نیمی که روان داشت جدا کردی و رفتی
نفرین ابد بر تو ، که این شمع سحر را
در رهگذر باد رها کردی و رفتی
شرمنده ى جوانى از این زندگانیم
دارم هواى صحبت یاران رفته را
یارى کن اى اجل که به یاران رسانیم
من طایر شکسته پر آسمانیم
چون میکنند با غم بى همزبانیم
اى لاله ى بهار جوانى که شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانیم